تولد 3 سالگی فرشته زندگیمون
امسال تصمیم گرفته بودم واسه دختر عزیزم چند تا کار انجام بدم اول اینکه که اینجا از کارات و خاطرات بیشتر بنویسم ولی نمیدونم چرا نمیشه خستم خیلی خستم همیشه خدا کم خوابم و بعد هم کار خونه و کار بیرون و آیدا با انرژی مضاعفش که هر روز هم زیاد تر میشه خدا رو شکر به خاطر اینکه دختری سالم و قوی دارم اما وقتی به تو فکر میکنم زودی همه خستگیام پر میزنن میرن اخه تو مهمترین و بارارزشترین هدیه خدا برام هستی عزیز دلم تو خوب باشی و بخندی منم خوبم و میخندم فقط همین . امسال برات نه پست روز مادر رو گذاشتم نه پست روز پدر و نه تولد خودم نمیدونم چرا اینقدر کم کاری میکنم برات ،...
نویسنده :
خاطره مامان آیدا
12:06