آيداآيدا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

آیدا

اولین پست سال 1393

به نام یزدان پاک بعد از تقریبا 2 ماه از شروع سال 93 اومدیم تا وبلاگمون رو آپ کنیم  تو این مدت ناگفته های زیادی اومدند و رفتند . نه این که نخوام برات ثبتشون کنم  ،نه . اتفاقا دلم خیلی هم  برای نوشتن تنگ شده بود  امایا وقتش نبود یا به قول بعضی ها  (حسش) که در من هر دوش هم صدق میکنه  . سال 1393 هم آمد و  عشق زندگیمون چهارمین بهار زندگیش رو  تجربه کرد خدایا شکرت شکرت که هستی که هوامون رو داری . مسافرت به آیدا کوچولومون قول داده بودیم بعد از زمستون میبریمش مشهد. عید که اومد پاشو تو یه کفش کرد که باید بریم و ما هم طبق معمول تسلیم شدیم و عشقمون رو بردیم دیدن امام رضا .رسیدیم اونجا میگه من ال...
28 ارديبهشت 1393

پایان سال 92

مهربانم اي خوب   ياد قلبت باشد،  يک نفر هست که دنيايش را  همه هستي و رويايش را  به شکوفايي احساس تو پيوند زده  و دلش مي خواهد  لحظه ها را با تو به خدا بسپارد  مهربانم اي خوب  يک نفر هست که با تو  تک و تنها با تو   پر انديشه و شعر است و شعور  پراحساس و خيال است و سرور  مهربانم  اين بار ياد قلبت باشد  يكنفر هست که با تو  به خداوند جهان نزديک است  و به يادت هر صبح  گونه سبز اقاقي ها را   از ته قلب و...
25 اسفند 1392

جانم فدای جان تو

دختر داشتن یعنی کمدی پر از دامن های رنگی چین چینی دختر داشتن یعنی اتاقی پر از عروسکای ریز و درشت که هروقت میری تو اتاق یه تیکه اش بره زیر پات و نفست ببره دختر داشتن یعنی یه میز توالت کوچولو پر از کش های رنگی رنگی دختر داشتن یعنی رنگ زندگیت صورتی و بنفش دختر داشتن یعنی پچ پچ های آخر شب مادر و دختری توی یه تخت کوچیک دختر داشتن یعنی لاک های رنگی دختر داشتن یعنی رقص ، قر ، خنده های از ته دل ، موهای بلند ، دامن های زیبا ، کمد پر از لباس ، ناخن های لاک زده ، عروسکهای ریز و درشت ، میزتوالت پر از گل سر و گوشواره و .... دختر داشتن یعنی عشق در یک کلام ( مطلب بالا از یه نویسنده دیگه بود ...
25 اسفند 1392

اسباب کشی و خونه نو

عشق من میدونی کدوم روز بهترین  روز من بود و اون رو ز  چقدر خوشبخت بودم    همون روزی که خدای بزرگ تو رو تو آغوش من گذاشت تا آرام جانم باشی و نفس زندگی مان آرام من تقریبا دو هفته  ای هست که به خونه جدید اسباب کشی کردیم   اتاقت رو از اتاق خودمون جدا کردیم  و   تو تنها میخوابی و گاهی هم نصفه شبا میای که خاطره پاشه بریم پیشم بخواب  و اونوقت دوتایی میریم اتاق تو و تو بغل هم میخوابیم  این روزا خیلی خوبه  و میدونم که تو زودی بزرگ میشی و   این روزا هم تو خاطراتمون میمونه روزای قشنگی که هیچ وقت فراموشمون نمیشه  این روزا وقتی از خواب بیدار میشی گریه میکنی  که...
30 شهريور 1392

تولد 3 سالگی فرشته زندگیمون

امسال تصمیم گرفته بودم واسه دختر عزیزم چند تا کار انجام بدم  اول اینکه که اینجا  از کارات و خاطرات بیشتر بنویسم ولی نمیدونم چرا نمیشه خستم خیلی خستم همیشه خدا کم خوابم و بعد هم کار خونه و کار بیرون و آیدا با انرژی مضاعفش که هر روز هم زیاد تر میشه خدا رو شکر به خاطر  اینکه دختری سالم و قوی دارم  اما   وقتی به تو فکر میکنم زودی همه خستگیام  پر میزنن  میرن اخه تو  مهمترین و بارارزشترین هدیه خدا برام هستی  عزیز دلم  تو خوب باشی و بخندی منم خوبم و میخندم  فقط همین  . امسال برات نه پست روز مادر رو گذاشتم نه پست روز پدر و نه تولد خودم  نمیدونم چرا اینقدر کم کاری میکنم برات ،...
31 تير 1392

34 ماهگی عسلکم و عکسهای 33 ماهگی

دختر شیرین زبون و خوشگل و نازمممممممممممممممممممم 34 ماهگیت  مبارکککککککک   اینم عکسهای 33 ماهگی آیدای نازم       آیدا در پارک آیدا روز عروسی رویای عزیز آیدا و ثمین   آیدا با دسته گل عروس خانم ( رویای عزیز)   آیدا در روز تولد آریاجان ( 120 ساله بشی عزیزم ) آیدا و باغ بابا جون یک روز بهاری در کنار سد زنوز آیدا ، ثمین و اسمای عزیز ...
29 ارديبهشت 1392

اولین پست سال 92 و اولین روز کاری مامان در تاریخ 10 فروردین

سلام به بهار و زیبایی هایش عزیز دل مامان سال 91  هم تموم شد  و  امسال سومین نوروز سه نفره مان بود و من خوشحالم که تو در کنارمونی و با شیطنهات و حرفهای شیرینت به ما آرامش میدی  و ما لحظه لحظه از بزرگ شدن و در کنار تو بودن لذت میبریم  بعد از سال تحویل  باهم رفتیم خونه مادر بابا و از اونجا رفتیم خونه باباجون و تو کلی از باباجون و دایی جون عیدی گرفتی با ای نکه عیدهامون رو داده بودن ولی برای برای دوم به تو عیدی دادن و تو کلی ذوق زده بودی و بعد هم باهم رفتیم  خونه بزرگترهای فامیل عید دیدنی  روز 4 فرودین  برخلاف  عیدهای قبل  که بابایی مخالفه روزهای عید و تابستونا بریم سفر به ...
29 فروردين 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیدا می باشد