آيداآيدا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

آیدا

روز پدر

سلام عروسک مادر دیروز روز پدر بود و علیرضا هم مثل من دومین سال پدر شدنش بود وقتی صبح از خواب پا شدیم بهت گفتم برو بابا رو بوس کن و بگو روزت مبارک تو همین زودی رفتی و گفتی نوبارا  و ما کلی خندیدم و علیرضا هم ذوق زده شده بود و چه لذتی بزرگتر از اینکه پدر و مادر بشی چقدر خوبه که خدا این لذت رو شامل حال ما هم کرد و ما در تمام لحظات برای داشتن تو او را شکر گذاریم آیدای نازم     پدر تو  مردی خوب و مسئولیت پذیر است و باور دارم  که بدون تو آب هم که میخورد به دلش نمی نشیند ! ...هرگز تنها مسافرت نرفته ... و برای تو ارزش زیادی قائل است  ...هیچ وقت از کار کردن خسته نشده گاهی و فقط گاهی عصبانی میش...
16 خرداد 1391

دومین سال مادر شدن

لبخند زدي و آسمان آبي شد شبهاي قشنگ با تو مهتابي شد پروانه پس از تولد زيبايت تا آخر عمر غرق بيتابي شد ختر نازنينم ،امروز دومین سال مادر شدنم هست  . و من هنوز در سرمستي وجودت مات مانده ام ، و گويا در رويايي شيرين و عميق سرمستم . بودن در كنار تو و گذراندن لحظات با تو ، از نفس كشيدن هم برایم واجب تر شده دردانه ام خدا را شكرگذارم ، براي اينكه در این دو سالي كه گذشت در كنارمان بودي و شكر گذارم ، كه خداوند شيرين ترين لحظات را به ما ارزاني داشت . حس عجيبي دارم ، اما فكر اينكه شايد نتوانسته ام از تمامي لحظات با تو بودن به بهترين وجه استفاده كنم آزرده ام ميكند . آري با تو بودن به قدري شيرين است كه...
23 ارديبهشت 1391

رفتن به تهران

سلام عشقم  خوبی عزیز دلم منو ببخش بخاطر تاخیر بی بهانه ام می گم بی بهانه به این دلیل که برای اینکه از تو ننویسم هیچ بهانه ای وجود نداره ولی بخدا  اصلا حوصله نداشتم خودت که میدونی کمی کسالت دارم میخوام شنبه برم تهران ببینم علتش چیه ولی چون هوا سرده نمیتونم تو رو با خودم ببرم و پیش مامان جون میمونی همش یه روزه عروسکم ولی به نظر من یه ساله اخه میدونی عروسکم   وقتی از تو دور هستم ثانیه ها به من دهن کجی می کنند و وقتی کنارت هستم ساعت برای من نقش ثانیه را بازی می کند. میدونم که مامان جون هم خوب ازت مواظبت میکنه  خیلی خوب اینو بدون که مامان جون برات خیلی زحمت میکشه من اگه برات کاری انجام میدم وظیفه مادری...
13 ارديبهشت 1391

فرشته شادی آور زندگیمون آیدای 21 ماهه

سلام ملوسکم  ماماني شما الان وارد بيست و یک  ماهگي شدي و هر روز از روز قبل شيرين تر ميشي ، عزيزكم اگر بگذريم از تمام شيطنت هات و تمام خرابكاريهات  ، ماماني واقعا دوستت دارم بايد اعتراف كنم كه خيلي از روزها هم بابت این همه شلوغ کاریت ها كم ميارم تو این روزا کلی باهم بازی میکنیم بازی جورچین بازی رنگها و تو خیلی از رنگها رو میشناسی و اسمشون رو میگی باهم کتاب میخونیم و چند روز هم هست که باهم انگلیسی تمرین میکنیم و تو چند کلمه رو میتونی تلفظ کنی دامنه لغاتت هم زیاد شده و خیلی خوب مفهوم حرفاتو میفهمیم عاشق پارک هستی و هر وقت میریم اونجا با گریه برمیگردیم خونه .بعضی وقتها هم خیلی لجباز میشی و هر کاری دلت بخواد انجام میدی البته ...
4 ارديبهشت 1391

کوتاه کردن موهای دختر گلم

سلام صبحت بخیر عزیزم خوبی عزیز دل مامانی  چند روز پس از عید دیدنی تصمیم گرفتیم موهاتو کوتاه کنبم اخه نمیذاشتی گیره بزنیم میرفت تو چشات و اذیت میشدی و مامان جون و عمع نرگس بردنت ارایشگاه و موهات کوتاه شد تو هم اینقدر دخمل خانمی بودی که اصلا اذیت نکردی و اروم نشستی تو بغل مامان جون و موهات کوتاه شد مبارکت باشه عزیزم ولی دیگه کوتاهشون نمیکنم بعدش هم بردیمت پارک کلی بهت خوش گذشت الانم هم هر روز میگی پارک پارک فدای دختر نازم بشم   ...
19 فروردين 1391

پایان سال 1390

سلام به فرشته کوچک من سلام به تو و به دنیای شیرین کودکی ات سلام به پاکی فطری ات و سلام به تو با تمام خوبیهایت ببخش عزیزکم  که  چند وقته  وبلاگتو آپ نکردم نه این که حرف برای نوشتن نبوده نه اینکه فرصت نوشتن پیدا نشده باشه نه ، هم حرف بوده و هم فرصت  اما وقتی احساس می کنی حرفای تکراری می نویسی دیگه خودت روت نمیشه بیای بنوسی وقتی همه ی حرفام به دلتنگی ختم میشه احساس می کنم ارزشش برای گفتن و نوشتن کم میشه همیشه دوستت دارم  و همیشه دلم برات تنگه  برام هیچ حسی شبیه تو نیست دوستت دارم"همین.انگار توی این جمله یه فرهنگ لغت نهفته شده.فرهنگ لغتی که به همه سوال های زندگی من و تو جواب می ده &nb...
28 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیدا می باشد