پایان سال 1390
سلام به فرشته کوچک من
سلام به تو و به دنیای شیرین کودکی ات
سلام به پاکی فطری ات
و سلام به تو با تمام خوبیهایت
ببخش عزیزکم که چند وقته وبلاگتو آپ نکردم نه این که حرف برای نوشتن نبوده نه اینکه فرصت نوشتن پیدا نشده باشه نه ، هم حرف بوده و هم فرصت اما وقتی احساس می کنی حرفای تکراری می نویسی دیگه خودت روت نمیشه بیای بنوسی وقتی همه ی حرفام به دلتنگی ختم میشه احساس می کنم ارزشش برای گفتن و نوشتن کم میشه همیشه دوستت دارم و همیشه دلم برات تنگه برام هیچ حسی شبیه تو نیست
دوستت دارم"همین.انگار توی این جمله یه فرهنگ لغت نهفته شده.فرهنگ لغتی که به همه سوال های زندگی من و تو جواب می ده
در آخرین روزهای سال 1390 هستیم انگار همین دیروز بود که دخترم بدنیا اومده بودی چه زود گذشت و الان تو دومین سال نو را کنار ما هستی و با حضورت خونمون رو گرم و شاد کردی عزیزم لحظه لحظه این دو سال برام پر بود از خاطرات قشنگ و خوب ، در این دو سال لحظاتی رو باهم گذروندیم که بهترین و شیرین ترین لحظه های عمرم بود درسته که زیاد پیش هم نیستیم و من بیشتر ساعات رو سر کار هستم ولی همین چند ساعت که پیش هم هستیم جزء بهترین و ناب ترین لحظه ها ی عمرم هستن و این یک سال با تمام خوبی و بدیهایش تمام شد پس بیا با هم دعا کنیم که سال جدید سراسر خوبی و پیشرفت برایمان باشد سالی باشد پر از مهربانی و محبت و عزیز دلم برایت بهترین ها را آروز دارم .
راستی جا داره از اینجا از خاله فرشته دوست مامان که برات عیدی آورده تشکر کنیم چون اولین عیدیت رو بعد از من و بابا و مامان جون و بابا جون و خاله جون و دایی جون از خاله فرشته گرفتی که یه چادر نماز خوشگله بعدا ازش عکس میگیرم و اینجا میذاریم اینم یه بوس واسه دوست عزیزم و آرزوی سالی خوب برایش ارزو داریم