آيداآيدا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

آیدا

امان از دست دندون در آوردن

دخملي گلم   چی شده مامانی چند شبه  تا صبح بیقرار بودی و اشک ریختی و ما هم از ناراحتی تو ناراحت شدیم عزیزم کاشکی با اون زبون کوچولوت و با اون صدای قشنگت می تونستی به مامانی و بابایی بگی که چی تو رو ناراحت میکرد که این همه اشک ریختی عزیز دلم. من و بابایی هر کاری میکردیم که تو احساس راحتی کنی ولی باز گریه و بیقراری می کردی من گفتم نکنه یک حشره کوچولو نامرد این جوجو رو گاز گرفته، بابایی میگفت شاید خواب بد می بینه كه بالاخره مامان جون گفت نه داره دندون در مياره امروز با دكترت تماس ميگيرم تا بريم پيشش ماماني شايد يه دارويي چيزي بده تا بخوابي اخه خيلي اذيت شدي تاريخ شنبه 31 ارديبهشت 1390 ...
23 شهريور 1390

مريض شدن آيدا

فسقلي مامان ديروز رفتيم پيش عمو دكتر گفت قدت خوب بلندتر شده از همسال هاي خودت بلندتري اما وزنت تعريفي نداره گفته شايد غفونت روده يا مشكل كليه داري كه خدا نكنه اينطوري باشه برات آزمايش نوشته ديروز برديمت نمونه برداري انشاا.....كه چيزي نيست اگه اونا چيزي نشون نده ميبريمت سونوگرافي كليه اميدورام اون هم چيزيت نباشه عروسكم به اندازه تمام دنيا دوست دارم
23 شهريور 1390

روز مادر

خدای اطلسی ها با تو باشد پناه بی کسی ها با تو باشد تمام لحظه های خوب یک عمر بجز دلواپسی ها با تو باشد قشنگترين ترانه ام سلام سلام صد تا سلام عزيزم امروز روز مادره ميخوام بهت تبريك بگم عزيزم  چون به خاطره تويه كه من لايق اسم مادر شدم اميدوارم بتونم رسم مادري رو هم به جا بيارم خداوندا... زيباترين لحظه ها را نصيب مادرم كن... كه زيباترين لحظه هايش را به خاطر من از دست داد" راستي يادت نره به مامان جون هم روز مادر و تبريك بگي صبح هم به بابايي گفتم كادو و شيرني رو ببريد از طرف منم ماماجونو بوس كن و تبريك بكو تا از سر كار بيام  دوستت دارم راستي من ديروز بهترين هديه رو گرفتم  آزمايشات هيچ چي نشون ند...
23 شهريور 1390

تولد خاله جون

سلام گل گندم من صبحت بخير عسيسم    بيدار شدي يا هنوز خوابيدي امروز تولد خاله جون گل گلابه يادت نره رفتي حتما بوسش كن تولدت مبارك خواهر عزيزم انشااله تولد 1000 سالگيت ...
23 شهريور 1390

لاک زدن ایدا

فرشته مامان ، همه زندگيم ، وجودم سلام    اول از همه بهت ميخوام بگم كه با تمام وجودم دوست دارم عاشقتم چند روز پیش برات لاک زدم اول میترسیدم که مثل بیشتر بچه ها بترسی اما نه تو دخترخوبی بودی و وقتی برات لاک زدم کلی ذوق کردی و خوشت اومد چون رنگش هم قرمز بود دوست داشتی حتی بعد از مهمونی که خواستم پاکشون کنم ناراحت شدی و نمیذاشتی الهی من قربون دختر خانم خودم برم اینم از عکسات اینم از عکس پای ملوسکم ...
23 شهريور 1390

روز پدر

به نام خداوند پدر آفرین به پاس رنگ غرور جذابت و به شکوه وجود پر شعورت من هر روز یادم را    به حکم حضورت معطر می کنم عیدت مبارک پدر عزیزم سلام آيداي عزيزم ظهر بخير شرمندم كه دير به وبلاگت سر زدم اخه خودت ميدوني كه اين روزا سرمون شلوغه بازم معذرت ميخوام راستي عزيزم فردا روز پدره امروز ميخواييم با مامان جون بريم بازار براي باباجون و بابايي كادو بخريم خوب استراحت كن كه تو بازار خسته نشي اخه كلي كار داريم  براي باباجون يه هديه خيلي خوب بايد بخرم اخه تو خيلي به باباجون وابسته هستي در واقع عاشق باباجون هستي تا اونو ميبيني ديگه هيچكس رو انگار نميبيني و هيچكس تو رو صدا نمي...
23 شهريور 1390

ماهگردت مبارك

سلام دردونه مامان زيباي دوست داشتني شاخ نبات خونه ما امروز 11 ماهگيت تموم شد و وارد 12 ماهگي شد تا پايان يك سالگيت يك ماه بيشتر نمونده اصلا باورم نميشه كه چقدر روزها به سرعت برق و باد ميگذرند و دخمل كوچولوي خونه ما روز به روز بزرگتر و شيرين تر ميشه و من هر لحظه و هر ثانيه خداي بزرگ رو شاكرم كه من رو لايق اين همه خوبي وبهترين و ارزشمندترين زيبايي زندگي دونست .  اين روزا خيلي شيطون شدي ديگه داري كم كم راه ميري بدون اينكه چهار دست و پا بري شروع كردي به راه رفتن اما ما هواتو داريم كه زمين نخوري خاله جون ميگه خيلي شيطون شدي مواظب خودت باش بچه که بودم تا 10 میشمردم ، فکر میکردم آخر همه چی 10 هستش، ...
23 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیدا می باشد