کارهای جدید آیدا
سلام به گلاب گلاب عزیز دلم دخترم آنقدر چیزها اطرافمون اتفاق می افته که نمیدونم از کجا بنویسم مثل اینکه داریم در فیلمی بازی میکنیم و زمان تند تند در حال گذر هست و یا اینکه روزها کوتاه و کوتاهتر میشوند و این قافله عمر عجب می گذرد ... و من نمیدانم از کدامشان برایت بنویسم مثل خیلیهای دیگر این روزا خیلی شلوغی میکنی اخه راه میری و کلی کارای جالب و جدید میکنی میری تو آشپزخونه و وسایل تمام کمدها و کابینت ها رو میرزی بیرون اون روزی ظرف فلفل رو خالی کردی روز بعد هم لپه ها رو ریخته بودی و باهاشون بازی میکردی اخه بهت میگم نکن ولی آخه تو که معنی حرفمو متوجه نمی شی. شاید خوب می فهمی و می...
نویسنده :
خاطره مامان آیدا
12:00