فرشته 25 ماهه خونمون
سلام دختر عزیزم
هر روز که میگذره احساس ما به تو پرنگتر از قبل میشه و وقتی ازت دورم بیشتر از گذشته دلتنگت میشم اخه عزیزم هر روز شیرین زبونتر از قبل میشی و جملات رو دیگه بطور کامل ادا میکنی و برای خودت کلی ناز داریوقتی از سر کار میام خونه و شما دوان دوان مرا مهمان آغوش خود می کنی وجودم را
از خستگی تهی می کنی وقتی با زبان تو باهم صحبت میکنیم و تو با چشمان پر از مهربانیت به من خیره می شوی آرامش را به من هدیه می کنی
هر چه روزگار می گذرد من بیشتر از دلواپسیهای قدیم ،دلواپست می شم
تمام دلخوشی زندگیم اینه که تو بخندی و شاد باشی و شاد زندگی کنی اگه ............حاضرم هر کار مسخره ای رو انجام بدم تا تو بخندی و دلخوش باشم که تمام غمهایت از یادت رفته تمام دلتنگیهایت را و تمام تنهایی ات را فراموش کرده ای اری عزیزکم فراموش خیلی خوب است
این روزا دیگه خانم شدیو پوشک نمیپوشی و میگی پوشک بده دیگه دوست ندارم(اتاخ گدسین) بندازیم دور درسته کمی برام سخته ولی دیگه تو کم کم رعایت میکنی و این کار تو برایم خیلی بزرگه و میتونی خودت مسواک بزنی بدون کمک من، در کارهای خونه کمکم میکنی و و اینا در نظر من کارهای بزرگیه که تو میتونی انجام بدی اخه میدونی وقتی مادر بشی چیزهای کوچک فرزندت به نظر بزرگ میان آنقدر لذت می بری از این چیزهای کوچک که خودت متعجب می شوی...تعجب می کنی از این همه تغییرو و این یه تحول تو زندگی عزیزم هست
میخواستم از شهریور بزارمت مهد که روزی چند ساعت تو مهدی باشی و وارد اجتماع بشی ولی مامان جون دلش نیومد و گفت هنوز زوده سال دیگه میزاری بزار پیش خودم باشه دختر عزیزم مامان جون خیلی دوستت داره و همه خانواده مامانی بهت علاقه دارن اگه یه روز که تعطیل هست و خونه خودمونیم باید عصر بریم تو رو ببینن و یا اونا میان خونمون و من از اینکه تو پیش اونایی خیلی خوشحالم
اینم چند عکس از آیدای 25 ماهه عزیزم
با خاله جون دعواش شده زورش نرسیده داره گریه میگنه عزیزم
صبح از خواب بیدار شده از خودش عکس گرفته فدات بشم عزیزم