آيداآيدا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

آیدا

اولین پست سال 1395

1395/1/11 9:59
639 بازدید
اشتراک گذاری

مادر شدن حس عجیبیه، انگار از روی که گفتن مادر شدی جادو شدم وقتی یه نقطه تپنده کوچولو رو نشونم دادن و گفتن اینم از بچه شما ، دستم رو روی شکمم گذاشتم و با تمام وجودم حست کردم و با خودم گفتم از الان باید قوی باشم باید با جان و دل محافظت کنم از موجود کوچولوی زیر پوستم که یه دفعه با حضور قشنگش مادرم کرد هر روز که گذشت و تو بزرگتر میشدی احاساساتم , عشقم هم قویتر شد به تویی که نمیدانستم چه شکلی خواهی شد ،چشای قشنکت ،گوشهایت ،دهانت و.... از همان روزها بود که نگرانت شدم چرا تکون نمیخوری،چرا لگد نمیزنی،و....

دیگر از همان روزها بود که همه چیز به یکباره عوض شد حسم،نگاهم،صبرم همه چیز به یکباره خودشو بهم نشون داد

مادر که شدم مهربانترشدم،دل نازکتر شدم،قویتر شدم ،بیخیال تر شدم وقتی خونمون کثیف شدوقتی همه دستمال کاغذی ها پر پر شدن وقتی دیوارها نوشته شدن گفتم عیبی نداره بزار عشقم بخنده تا همه دنیا بخنده ،دست پختم بهتر شد وقتی عطسه کردی دنیا روی سرم خراب شد

و وقتی کسی گفت به به چه دختر خوشگلی انگار دنیا رو به من دادن چون فکر کردم زیباترین فرشته کوچولوی دنیا مال منه ....

مادر که شدم بزرگتر شدم یاد گرفتم عاشق باشم و زندگی کنم و قوی باشم بی مزد و بی منت

دوستت دارم آیدای عزیزتر از جانم 

 

                    

 

پسندها (2)

نظرات (3)

بیتا
13 فروردین 95 0:10
سبزه دلت را به نيت آرزوهايت، هر چه که هست گره بزن، شادي؛ زيبايي؛ لطافت و خوشي هاي پايدار تقديم وجودتون سيزده بدرتون مبارک از ته دل خوشحال ميشم به منم سر بزنين
بهار مامان شایلین
24 مرداد 95 9:47
مامانی ما لینکتووووون کردیم....! ممنون عزیزم
مامان آیهان
13 تیر 97 15:08
وای چقدر ذوق زده شدم عکس آیدا جونو دیدم. هزار ماشالله خوووووووشگل خانوم جیگر
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیدا می باشد